گفتم: سلام حـافظ، ................... گفتا: علیـک جـانـم
گفتم: بـگیـر فـالی، ..................گـفتا: نـمانـده حـالی
گفتم: کجـاست لیلی، مشغـول دلـربایـی؟
گـفتـا شـده سـتـاره، در فیلم سیـنـمایـی
گفتم: بگـو زخالش، آن خـال آتش افروز
گـفتـا: عمل نمـوده ، دیـروز یـا پـریـروز
گفتم: بگو زِ مویش..................گفتا کـه مِـش نموده
گفتم: بگـو زِ یـارش..................گـفتـا ولـش نمـوده
گفتم:چرا؟چگونه؟عاقل شدهست مجنون؟
گفتا: شدیـد گـشتـه، معتاد گـرد و افـیـون
گفتم:کجاست جمشید، جام جهان نمایش؟
گفتا: خـریـده قسطی، تـلوزیـون بجـایـش
گفتم: بگـو ز سـاقی، حالا شده چه کاره؟
گـفتـا: شـدست مـنـشـی ، در دفـتـر اداره
گـفتـم: بگـو ز زاهـد، آن رهنمـای منـزل
گـفتا کـه دسـت خود را، بـردار از سر دل
گفتم: ز سـاربـان گـو، بـا کـاروان غم ها
گـفتـا: آژانـس دارد ، بـا تـور دور دنـیـا
گفتم: بگو ز محمل، یـا از کجاوه یادی
گفتا: دوو، پژو، بنز، یا گلف نوک مدادی
گفتم: که قاصدت کو، آن بادصبح شرقی؟
گفتا که جای خود را، داده به فاکس برقی
گـفتم: بـیـا ز هـدهـد ، جـوییـم راه چـاره
گفتا: به جای هدهد، دیش است وماهواره
گـفتم: سلام ما را، بـاد صـبـا کجا بـُرد ؟
گـفتا: بـه پست داده، آورد یا نـیـاوُرد ؟
گفتم: بگو ز مشک، آهوی دشتِ زنگی
گفتا کـه ادکلن شد، در شیشه های رنگی
گفتم: سراغ داری، میخانه ای حسابـی ؟
گـفتا کـه آنچـه بوده، گشته چلـوکبـابی
گفتم: بیـا دوتـایی، لب تـر کنیـم پنهان
گفتا: نمیهراسی، از چـوب پـاسبانـان؟
گفتم: شراب نابی،تو دستوپا نداری؟
گفتا کـه جاش دارم، وافـور با نگـاری!
گـفتم: بلـند بـوده، موی تـو آن زمانـها
گفتا: بـه حبـس بودم، از تـه زدنـد آنها
گفتم:شما و زندان؟حافظ ماروگرفتی؟
گفتا: ندیده بودم، هـالو